فلسفه و دین در روانشناسی

دانشجوی سال دوم روان

فلسفه و دین در روانشناسی

دانشجوی سال دوم روان

  • ۰
  • ۰

مغالطات

انواع مغالطه به طور خلاصه

الف)مغالطه های ذهنیت گرا

ذهنیت گرایی: این حقیقت که کسی باور یا خواسته ای دارد شاهدی بر درستی آن گرفته می شود. 

توسل به اکثریت: یعنی عده کثیری به درستی موضوعی باور دارند 

توسل به عواطف: تلاش برای قبولاندن موضوع یا گزاره ای بر پایه عواطف

توسل به زور:مجبور کردن به قبول گزاره ای بر اساس زور

توسل به مرجعیت: به کارگیری گواهی افراد مرجع به عنوان درستی یک گزاره هنگامی که شرایط باور پذیر ارضا نشوند یا استفاده از چنین گواهی هایی پذیرفته باشد

شخص ستیزی:استفاده از یک خصیصه منفی گوینده به عنوان شاهدی بر اینکه اظهارات او نا درست است

ب) مغالطه های ساختار منطقی

مصادره ی به مطلوب :تلاش برای پشتیبانی از یک گزاره با برهانی که همان گزاره از مقدماتش است.

تعاقب: این واقعیت که رخ دادی پیش از دیگری واقع شده است به عنوان شرطی کافی برای اینکه اولی علت دومی است

شق کاذب:حذف بی توجیه احتمالات مرتبط

توسل به جهل: استفاده از فقدان شواهد به نفع یک گزاره به عنوان شاهدی بر درستی گزاره نقیض آن

بی ربطی: تلاش برای پشتیبانی از یک گزاره توسط شواهدی نامربوط .

منبع:خلاصه کتاب هنر استدلال 

تاثیر آن در زندگی:

بیژن: من تو نیستم. آیا چنین است؟

منیژه: بلی، بلی، تو غیر منی و من غیر تو هستم.

بیژن: و من انسانم.

منیژه: البته، تو انسان هستی.

بیژن: و من حیوان نیستم و غیر حیوانم.

منیژه: آری، تو حیوان نیستی. غیر حیوان هستی.

بیژن: پس من هم غیر تو هستم و هم غیر حیوان هستم.

منیژه: آری، صحیح است.

بیژن: پس تو حیوانی

این دیالوگ دو نفر در یونان قدیم است که یکی از آنها سوفیست بوده و سعی دارد به دیگری ثابت کند که او حیوان است. حتما تا به حال شنیده‌اید که سوفیست‌ها افرادی بوده‌اند که در اثر قوت در سخنوری و جدل می‌توانستند هر چیزی را برای مخاطب ثابت کنند و هر چیزی در دادگاه‌ها ثابت کنند و از این راه پول و خرج زندگی‌شان را هم در می‌آوردند.

اما آیا تا به حال پرسیده‌اید آنها چطور این کار را می‌کردند؟ با استفاده از چه وسیله و روشی می‌توانستند هر آنچه را می‌خواهند و لو ناحق و دروغ ثابت کنند؟؟!!

ابزار و روش آنها استفاده از سخنانی بود که ظاهرش درست و منطقی بود ولی در واقع حرف غلط و اشتباهی بود. شما با قیاس و استدلال آشنا هستید، مغالطه در واقع نوعی استدلال نماهایی است که ظاهراً درست است ولی حقیقتش اشتباه و دروغ است و مخاطب را به غلط می‌اندازد. به قول ابن رشد:

«همان‌طور که برخی مردم واقعاً عابد هستند و برخی به ظاهر عابد، ولی در واقع اهل ریا و خودنمایی، هم‌چنین برخی قیاس‌ها نیز واقعاً قیاس‌اند و برخی شبیه قیاس، یعنی در حقیقت، قیاس نیستند که آنها را مغالطه می‌نامیم.»

به تعبیری قشنگ‌تر می‌توان گفت: «مغالطات دلیل‌هایی چنان ضعیف هستند که مقدمات آنها اصلاً نتیجه‌شان را پشتیبانی نمی‌کنند و در واقع استحکام منطقی ندارند.

تعریف منطق که یادتان هست؟ می‌گفتیم: منطق ابزاری است که به کارگیری آن ذهن انسان را از خطای در تفکر مصون می‌دارد. پس در واقع اصلا هدف منطق که همان اول در تعریف آن هم اشاره شده، این است که ما با استفاده از آن به خطا نیفتیم. چه چیزی ما را در تفکر به غلط می‌اندازد؟ مغالطه. پس هدف از ابزاری به نام منطق چیست؟ مبارزه با به غلط افتادن ذهن در تفکر توسط مغالطه. البته گاهی خودمان ذهن خودمان را با مغالطه‌ای به خطا می‌اندازیم و گاهی فردی دیگر با مغالطه، ذهن ما را به خطا می‌اندازد که در این‌جا همه‌حالات مدّنظر است.

پس می‌توان گفت «خاستگاه تاریخی علم منطق و علت تدوین این دانش، لغزش‌پذیری ذهن آدمی است. دانشمندانی چون ارسطو، سعی کرده‌اند از طریق تدوین ضوابط منطقی اندیشه، روشهای درست تفکر را از راه‌های خطا متمایز کنند. البته به این هم باید توجه داشت که هر مغالطه‌ای از عدم رعایت ضابطه‌ای منطقی ناشی می‌شود. در واقع مبحث مغالطه را می‌توان آموزشِ عملی (و نه علمی) قواعد منطقی دانست که از طریق آن می‌توان قواعد اندیشه و راه‌های صحیح تفکر را به صورت عملی و کاربردی آموخت و معرفت منطقی را به مهارت منطقی (منطق کاربردی) تبدیل نمود.

منبع:وبلاگ روانشناسی

  • ۹۹/۰۸/۱۲
  • اکرم شادان پور

مغالطه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی